نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - اصغر زاغیان
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 17
او دستهایش را از پنجره بیرون برده تا با گرد و خاک لبه بیرونی پنجره تیمم کند، اما درهمین لحظه نگهبان عراقی سر می رسد و آن صحنه دردناک شکل می گیرد.
کد خبر: ۴۶۳۷۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۲